می دوی،بی وقفه وبدون توقف.توی گرما وسرما.ترافیک.برف.بی امان وبدون استراحت.یکنواخت.بدون ایستادن ومی دوی وهر چه غیر دویدن را فراموش می کنی
وناگهان یک روزه،روزی بازهم مثل گذشته در حال دویدن زمان زمان می ایستد.جاده به پایان می رسدویکی در گوشت زمزمه می کند:پایان
پایان!!!وناگهان به خودمی آیی.پایان یعنی چه؟من که هنوزتمام نشده ام هنوز خیلی کار دارم
وصدا تکرار می کند پایان.وتوفقط فر صت داری نگاهی کوتاه بیندازی به آنچه بوده ای.جاده پر پیچ وخمی که تو را در پیچ وخم هایش گرفتار کرده بود اینجا به پایان می رسد.اینجاپایان خط بودن توست..اکنون فقط یک خاطره با توست.همه ئچیز تمام شده است.بازگشت ممکن نیست
فقط یک جمله از ذهنت مثل برق عبور می کند"چه قدر زود دیر می شود
پرده ای کشیده می شود جمله ای به پایان می رسد وپرنده ای گوچ می کند.چشمانت را می بندی وجهان رابا تمام گرفتاری ها ودویدنها ودلشوره هایش به آینده گان می سپاری
ولی ای کاش می دانستی!زودتر می دانستی که دنیا فقط یک صحنه نمایش است.اما تو درگیر صحنه شدی
تمام آن دردهاورنج ها تمام آن غم ها وغصه ها ناگهان لذت بخش می شوند
وقتی از زندگی می گذری.تمام آنچه بود فقط یک اتفاق ساده می شود.اما تو چه بودی؟
این را باید جواب دهی
بسیار زیبا ولی غمگین چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
sara jan matnet khaili ziba bood golam. zende bashi elahi
یادتان باشد که زمان شما محدود است ........
پلک زدن و رابطه آن با بیتوجهی
192617 بازدید
20 بازدید امروز
85 بازدید دیروز
503 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian