×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

از محبت خارها گل ميشود

× سلام دوست دارم در اين وبلاگ مطالب زيبا و خواندني بنويسم تا اونهايي كه اين مطالب رو مي خونند لذتببرند و شاد بشوند ونكات اموزنده و مفيدي رو ياد بگيرند
×

آدرس وبلاگ من

sara-ah.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/narges592

انيشتين و راننده اش

انيشتين براي رفتن به سخنراني ها و تدريس در دانشگاه از راننده مورد اطمينان خود كمك مي گرفت. راننده وي نه تنها ماشين او را هدايت مي كرد بلكه هميشه در طول سخنراني ها در ميان شنوندگان حضور داشت بطوريكه به مباحث انيشتين تسلط پيدا كرده بود! يك روز انيشتين در حالي كه در راه دانشگاه بود با صداي بلند گفت كه خيلي احساس خستگي مي كند؟

راننده اش پيشنهاد داد كه آنها جايشان را عوض كنند و او جاي انيشتين سخنراني كند چرا كه انيشتين تنها در يك دانشگاه استاد بود و در دانشگاهي كه سخنراني داشت كسي او را نمي شناخت و طبعا نمي توانستند او را از راننده اصلي تشخيص دهند. انيشتين قبول كرد، اما در مورد اينكه اگر پس از سخنراني سوالات سختي از وي بپرسند او چه مي كند، كمي ترديد داشت.

به هر حال سخنراني راننده به نحوي عالي انجام شد ولي تصور انيشتين درست از آب درامد.

دانشجويان در پايان سخنراني شروع به مطرح كردن سوالات خود كردند. در اين حين راننده باهوش گفت: سوالات به قدري ساده هستند كه حتي راننده من نيز مي تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انيشتين از ميان حضار برخواست و به راحتي به سوالات پاسخ داد به حدي كه باعث شگفتي حضار شد

یکشنبه 20 آذر 1390 - 5:42:32 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


یادتان باشد که زمان شما محدود است ........


دلتنگی


مکر زن و بد بختی مرد


عمیق ترین درد در زندگی


پلک زدن و رابطه آن با بی‌توجهی


اگر کسی تو را.......


چربی دور شکم تان را کم کنید!!


تنهاییییییییییییی


جملات زیبا و پر معنا


عشق ورزیدن


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

192686 بازدید

89 بازدید امروز

85 بازدید دیروز

572 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements